چگونه كتاب درسي را مطالعه كنيم؟
در اين نوشتار بدون هيچ توضيح نظري اضافه، روشي بنام پس خبا (پ س خ ب ا) براي خواندن و مطالعه مطالب كتاب هاي درسي ارائه مي گردد كه به نظر مي رسد شيوه موثري براي بهتر فهميدن و بهتر حفظ كردن مفاهيم و اطلاعات كليدي است. نام اين روش (PQRST) برگرفته از نخستين حرف نام هريك از مراحل پنجگانه در مطالعه تون است:
پيشخواني ( Preview )
سئوال كردن ( Question )
خواندن ( Reading )
به خود پس دادن ( Self - recitation )
آزمون ( Test )
دو مرحله اول و آخر (پيشخواني - آزمون) ويژه هر فصل از كتاب هستند ، و سه مرحه مياني (سئوال كردن - خواندن - به خود پس دادن) اختصاص به هر بخش اصلي از هر فصل دارند.
1- مرحله پ ( پيشخواني ):
نخست به مرور كلي فصل معيني از كتاب مي پردازيد تا با موضوعات كلي مورد بحث آشنا شويد. براي اين منظور فهرست مطالب فصل را مي خوانيد. سپس مطالب فصل را مرور مي كنيد كه طي آن، عناوين بخش هاي اصلي و فرعي فصل را مورد توجه قرار مي دهيد، و تصاوير و نمودارها را از نظر مي گذرانيد. مهم ترين نكته در مرحله پيشخواني اين است كه پس از مرور مطالب فصل، چكيده اوليه يا پاياني فصل را (در صورت وجود) با دقت مطالعه كنيد و روي هر يك از نكاتي كه در آن آمده تامل كنيد . در اين مرحله ممكن است ، سئوال هايي به ذهن تان خطور كند كه پس از خواندن متن كامل فصل بتوانيد به آن ها پاسخ دهيد. اين مرحله، تصوير كلي از مطالب فصل و سازمان بندي آن به دست مي دهد.
2 - مرحله س (سئوال كردن)
همان طور كه قبلا گفته شد مراحل سئوال كردن، خواندن و به خود پس دادن، ويژه هر بخش از هر فصل است. فصل هاي كتاب را يكي يكي در نظر بگيريد. هر سه مرحله سئوال كردن، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر بخش اعمال كنيد و بعد ، به بعدي بپردازيد. قبل از مطالعه مطالب هر بخش، نخست عنوان آن بخش و عنوان هاي فرعي آن را بخوانيد . سپس در حين خواندن مطالب هر بخش، موضوعات مهم آن را به صورت يك يا چند سئوال در نظر بگيريد كه بعدا بايد به آن ها پاسخ دهيد. از خود بپرسيد: مولف در اين بخش چه مفاهيم مهمي را در نظر داشته است؟ مقصود از مرحله سئوال كردن نيز همين است.
3 - مرحله خ (خواندن)
در اين مرحله، مطالب هر بخش از فصل را براي آگاهي از معني آن با دقت بخوانيد و ضمن خواندن ، سعي كنيد به سئوالهايي كه در مرحله سئوال كردن مطرح شده بود ، پاسخ دهيد. در باره مطالبي كه مي خوانيد تامل كنيد و بكوشيد بين آن مطالب و اطلاعات قبلي خود ارتباط بر قرار كنيد. مي توانيد زير واژه ها يا عبارات كليدي خط بكشيد . اما ميزان آن از 10 تا 15 درصد متن نكند. اگر مقصود از خط كشيدن زير مطالب، مشخص كردن واژه ها يا عبارات كليدي براي مرور بعدي باشد ، خط كشدين زيادي زير مطالب ، مغاير با چنين هدفي است. تا وقتي تمام مطالب بخش معيني را نخوانده ايد يا با همه مفاهيم كليدي آشنا نشده ايد و اهميت نسبي آن ها را ارزيابي نكرده ايد ، يادداشت بر نداريد. در خاتمه خلاصه فصل را از زبان خودتان نوشته و اشكالات احتمالي را با مرور فصل بر طرف كنيد.
4 - مرحله ب (به خود پس دادن)
پس از خواندن هر بخش ، سعي كنيد مفاهيم اصلي را به خاطر آوريد و اطلاعات را از حفظ با خود بگوئيد . مفاهيم را به زبان خود بازگو كنيد و اطلاعات را ترجيحا با صداي بلند (و اگر تنها نيستيد ، زير لب) تكرار كنيد . مطالبي را كه به ياد مي آوريد با متن كتاب تطبيق دهيد تا مطمئن شويد كه آن ها را كامل و درست حفظ كرده ايد. به خود پس دادن مطلب كمك مي كند كه به كمبود اطلاعات خود پي ببريد و آن را در ذهن خود سازماندهي كنيد. پس از آنكه بخشي از فصل را به اين شيوه مطالعه كرديد ، به بخش بعدي بپردازيد و دوباره مراحل سئوال كردن، خواندن و به خود پس دادن را تكرار كنيد.
5 - مرحله آ (آزمون)
پس از خواندن مطالب فصل بايد به آزمون و مرور مطالب بپردازيد. با مراجعه به يادداشت هاي تان، ببينيد چه مقدار از مفاهيم اصلي را به ياد داريد. سعي كنيد بفهميد چه پيوندي بين مطالب مختلف وجود دارد و اين مطالب چگونه در فصل ، سازمان بندي شده اند. در مرحله آزمون ممكن است مجبور شويد فصل را ورق بزنيد تا صحت مفاهيم و مطالب كليدي حفظ شده را وارسي كنيد در اين مرحله بايد چكيده فصل را بخوانيد و ضمن آن جزئيات مربوط به هر يك از نكات چكيده را در نظر آوريد. مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موكول نكنيد. نخستين مرور، مطالب فصل بايد بلافاصله پس از خواندن انجام شود.
پژوهش ها حاكي از آن است كه روش پس خبا روش بسيار مفيدي است و مسلما كارآمدتر از روش روخواني ساده مطالب است . در اين روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب نقش بسيار مهمي دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به ياد آوري فعال مطالب بهتر از آن است كه تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخواني مطلب كنيد. بررسي ها مويد اين نكته اند كه خواندن چكيده فصل بيش از مطالعه سراسر فصل ، كارآمدي دارد. خواندن چكيده پيش از خواندن فصل ، چشم اندازي كلي از فصل فراهم مي كند كه خواننده را در سازماندهي مطالب در حين خواندن مطالب فصل ياري مي دهد. حتي اگر نخواهيد روش پس خبا را به طور كامل دنبال كنيد بهتر است از فوايد به خود پس دادن مطلب و نيز مطالعه چكيده فصل پيش از خواندن مطالب فصل، غفلت نورزيد.
اين نكات را فراموش نكنيد.
براي اينكه مطالبي در ذهن بماند بايد سازمان بندي شود با مطالب قبلي پيوند زده شود تكرار شود به خود پس داده شود خلاصه بندي و يادداشت گردد. و مجددا يادآوري گردد.
چگونه برنامه ريزي کنيم؟
1- تعيين هدف :
2- رعايت الويت :
3- شناسايي ان وقت :
4- تلاش در اجراي برنامه :
5- يادداشت کردن برنامه :
ويژگي هاي برنامه ريزي خوب :
1- انعطاف پذيري :
2- برنامه بايد بر اساس شرايط و خلقيات هر فرد باشد.
3- مشخص بودن الويت ها :
4- فشرده نبودن برنامه :
5- مشخص بودن علايق :
تقويت مطالعه :
1- خواب کافي و مناسب :
2- تغذيه مناسب :
3- ورزش :
4- انجام فعاليت هاي لذت بخش :
شيوه ي صحيح مطالعه :
1- روش مطالعه ي درست :
2- روش معلم خواني :
3- مرور و ارزيابي :
و در پايان گفتن چند نکته ضروري است :
- خلاصه نويسي :
- افزايش تمرکز :
آثار نظم و برنامه ريزي در زندگي :
1- بهره گيري بيشتر از زندگي :
2- نتيجه بخشي کارها :
3- تنظيم افکار :
پي نوشت ها :
1- بحر المعارف ، مولي عبد الصمد همداني ، قم : بيدار ، اول ، 1375 ، ص12.
2- تحف العقول ، ص483.
3- نامه 47.
تا حالا شده وقتي که ميخواهيد درس بخوانيد، مدتها بيفايده فقط به کلمات خيره شويد؟ آيا درس خواندن برايتان کار خوابآوري شده است؟ آيا بيشتر اوقات احساس ميکنيد حوصلهي درس خواندن را نداريد؟ اگر اين مشکلات را تجربه کردهايد، اميدواريم ادامهي اين مقاله انگيزه براي درس خواندن در شما را تقويت کند.
اين مکان ميتواند کتابخانه، کافه يا اتاقي در خانهتان باشد. عامل ضروري اين است که اين مکانها از سروصدا و عوامل برهم زنندهي تمرکز خالي باشند. جاهايي که احتمال دارد دوستانتان بيايند را انتخاب نکنيد.
حتما وسايلي که براي درس خواندن نياز داريد، آماده کنيد. اين وسايل ميتواند شامل کاغذ، خودکار، مداد، ماژيک شبرنگ و… باشد. بستگي به خودتان دارد که براي درس خواندن به چه ابزاري نياز داريد. اگر ابزار موردنيازتان را قبل از شروع آماده نکنيد، بايد حين درس خواندن اين کار را انجام دهيد و تمرکزتان برهم ميخورد.
وقتي که بدن انسان سيراب باشد، کارايياش افزايش مييابد. بنابراين مقداري آب در کنار خود داشته باشيد. در بين درس خواندن گاهي آب مصرف کنيد تا آب بدنتان تأمين شود. همچنين مقداري تنقلات سالم مانند آجيل و ميوه هم کنار خود بگذاريد. اينگونه انرژي از دست رفتهي خود را جبران کنيد.
براي تأمين انرژي از فستفود و شيريني استفاده نکنيد. خوراکيهايي مانند پيتزا، همبرگر، کيک و شيريني را مصرف نکنيد. اين مواد انرژي شما را براي مدت کمي بالا نگه ميدارند و کمکم باعث احساس خوابآلودگي در شما ميشوند.
لباس راحت و مناسب بپوشيد. سعي کنيد لباستان چيزي نداشته باشد که حواستان را پرت کند. عوامل بسيار کوچک هم ميتواند تمرکزتان را برهم بزند. مثلا اگر شلوارتان گشاد باشد و دائماً بخواهيد آن را بالا بکشيد.
اگر موهاي بلندي داريد، موهاي خود را ببنديد تا جلوي چشمتان نيايد.
زمان درس خواندن، زمان مناسبي براي صحبت کردن با دوست و فاميل نيست. اگر ممکن است فرد خاصي نگرانتان شود، از قبل به او بگوييد که در اين زمان مشغول درس خواندن خواهيد بود و صداي گوشي را نميشنويد. بنابراين هنگام درس خواندن گوشي خود را بر روي حالت سکوت بگذاريد و آن را دور از دسترس خود قرار دهيد. اگر تلفن همراه کنارتان باشد احتمال دارد مرتب آن را چک کنيد.
اگر به کامپيوترتان براي درس خواندن نياز نداريد، آن را خاموش کنيد. روشن بودن کامپيوتر شايد شما را وسوسه کند که در سايتهاي ورزشي بچرخيد يا اخبار بازيگران محبوب خود را دنبال کنيد. در نهايت به خودتان ميآييد و ميبينيد زمان زيادي را پشت کامپيوتر تلف کردهايد.
بهجاي اهداف کلي و مبهم، اهداف مشخص و دستيافتني براي خود تعيين کنيد. مثلا بهجاي اينکه بگوييد «بايد رياضي خود را قوي کنم» هدف مشخصي در خواندن رياضي تعريف کنيد. مثلا بگوييد ميخواهم رسم نمودار تابع درجهي دوم را ياد بگيرم. با اين روش در پايان زمان مطالعه دقيقا ميدانيد چه بخشي را مطالعه کردهايد و چه دستاوردي داشتهايد.
وقتي که به هدف معيني رسيديد، به خود جايزه بدهيد. اگر هدفي که به آن رسيديد هدف نهايي نبود و بايد باز به درس خواندتان ادامه دهيد، ميتوانيد کمي راه برويد، چيزي بخوريد يا به آهنگ دلخواهتان گوش بدهيد. اگر با رسيدن به هدفتان درس خواندنتان هم تمام ميشود، آزاديد هر کاري که دوست داريد انجام دهيد. ميتوانيد بازي کنيد، با دوستانتان صحبت کنيد يا فيلم ببينيد.
اگر تصميم داريد با استراحتي کوتاه به خود پاداش بدهيد، فراموش نکنيد که هنوز درس شما باقي مانده است. پس از سپري شدن زمان مشخص به درس خود ادامه دهيد. به صداي توي سرتان گوش ندهيد که از شما ميخواهد بيشتر استراحت کنيد.
بهجاي اينکه بهطور مبهم بگوييد «بايد اين هفته درس بخوانم» بهطور مشخص براي خود برنامهريزي کنيد. برنامهريزي ميتواند تا حد زيادي مشکل ضعف ارادهي شما را برطرف کند.
درسها را براي دقيقهي آخر نگذاريد تا مجبور شويد در يک شب 100 صفحه براي امتحان بخوانيد. مثلا اگر سهشنبه امتحان داريد، کمکم از چند روز قبل درس خود را بخوانيد. با اين روش نگراني شما براي امتحان هم کاهش خواهد يافت.
بعضي اوقات شروع، سختترين بخش کار است. اگر اهداف درسي که براي خود تعيين کردهايد به نظر ترسناک ميآيد، اهداف خود را کوچکتر کنيد. مثلا برنامهريزي کنيد نصف فصل را امروز و نصف فصل را فردا بخوانيد. يادتان باشد حتي کمي درس خواندن بهتر از چيزي نخواندن و جمعشدن مطالب است.
برگرفته از: wikihow
منبع
شبي يک هواپيماي دو موتوره در اسمان نيوجرسي پرواز ميکرد که ناگهان دستگاه مولد اکسيژن ان با صداي مهيبي منفجر شد. هواپيما پنج سرنشين داشت.
1.خلبان
2.دالايي لاما (برنده صلح نوبل)
3. شکيل اونيل (بازيکن بسکتبال مشهور در امريکا)
4. بيل گيتس (طراح و رئيس سابق مايکروسافت)
و يک جوان کم سن و سال.
هواپيما داشت سقوط ميکرد که خلبان وارد قسمت مسافران شد و گفت: اقايون هواپيما دارد سقوط ميکند
ما فقط 4 چتر نجات داريم .که يکي هم مال من است.
بعد در هواپيما را باز کرد و با چتر نجاتش بيرون پريد.
بعد از خلبان شکيل اونيل از جا پريد. و گفت : اقايان من مشهور ترين ورزشکار دنيا هستم. جهان به ورزشکار هاي بزرگ واقعا احتياج دارد .پس يکي از اين چتر ها به من ميرسد.
بعد يکي از سه چتر باقي مانده را برداشت و خودش را از در هواپيما به بيرون پرت کرد.
در همين موقع بيل گيتس با دستپاچگي از جا بلند شد و با حالت التماس وار گفت : اقايان من باهوش ترين ادم روي کره زمين هستم. دنيا به ادم هاي باهوش احتياج دارد .ان وقت بسته اي را برداشت و از هواپيما بيرون جست.
حالا فقط يک چتر باقي مانده بود. دالايي لاما و جوان کم سن و سال نگاهي به همديگر کردند اما چيزي نگفتند بالاخره دالايي لاما به حرف امد و گفت : پسرم من عمر خودم را کرده ام و شيريني زندگي را چشيده ام ولي تو هنوز جوان هستي چتر نجات را بردار و بيرون برو من در هواپيما مي مانم اما جوان کم سن و سال با خونسردي لبخندي زد و گفت : غصه نخور پدر جان ما اکنون دو تا چتر نجات داريم چون باهوش ترين ادم روي کره زمين اشتباهي کوله پشتي مرا برداشت و بيرون پريد.
زنگ انشا بود، آن روز
در طول مسير مدرسه تا خانه، آنقدر ذهنم درگير موضوع انشا بود که وقتي دوستم نظرم را راجع به
ظهر بود و
به خانه که رسيدم، درباره موضوع انشا م صحبت کردم و از او کمک خواستم.
آن روزها موضوعي که بسيار داغ بود،
تصميم گرفتم راجع به همان روز يک انشا بنويسم.
در چين ويروسي با نام کرونا شيوع پيدا کرده بود و خيلي سريع داشت به کشور هاي ديگر هم انتقال پيدا مي کرد.
چند روزي بود که مدرسه ما هم به حالت آماده باش درآمده بود.
آن روز، باباي مدرسه در ورودي حياط مدرسه، همه دانش آموزان را به
اين نهايت تمهيدات مدرسه ما براي جلوگيري از انتقال ويروس بود.
بعد از وارد کلاس شديم، کلاس خيلي خلوت بود، دانش آموزان ماسک زده بودند، بعضي ها دستکش داشتند.
معلم وارد کلاس شد، او هم ماسک و دستکش داشت، انگار همه با هم غريبه بوديم، شرايط خيلي بدي بود.
معلم مدام از ما مي خواست از هم فاصله بگيريم و دست هايمان را به چشم ها و دهانمان نزنيم.
چقدر سخت بود که ديگر نميتوانستم بعد از دست زدن به خودکارم يواشکي و دور از چشم معلم پفک بخورم.
البته ديگر خيلي راحت به بهانه شستن دست ها، از کلاس فرار مي کرديم و بعد از کلي تاب خوردن در
معلم هم همان لحظه ورود مي گفت الان ديگه استرليزه شدي؟ چرا دست گيره در رو گرفتي؟
ما هم که ميگفتيم واي راست مي گيد بريم دوباره بشوريم.
خلاصه کرونا هم باعث شده بود حسابي از درس خوندن فرار کنيم.
تو اين بين يکي ميگفت من هر جور شده ماسک و دستکش گير ميارم، يکي از ته کلاس ميگفت بابا برو بشين خونه حوصله داري!
خلاصه اينکه معلم موضوع انشا رو به ما گفت، اما از فرداي اون روز مدارس به خاطر شيوع ويروس کرونا تعطيل شد.
فکر نميکردم، يک ويروس فسقلي يکباره بين ما اين همه فاصله بيندازد.
حتما بخوانيد: انشا ي درد و دل يک موش آزمايشگاهي
درباره این سایت